پیاده روی اربعین

ساخت وبلاگ
نزدیک اذان صب دیروز بود  بهمن اومد پیشم با یه نگاه مهربون دستش رو صورتم کشید و لبخند زد . با هم یکم صحبت کردیم یهو به خودم اومدم دیدم نیست . به گوشی اش زنگ زدم خاموش بود. خواهرم تلفنی داشت با برادرم حرف میزد بهش گفتم از داداشم شماره بهمن بگیره ولی او پیاده روی اربعین...ادامه مطلب
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 66 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:41

می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم

عزیز لحظه های تنهایی منی

من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
یادت باشد
من اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار امدن تو
خط های سفید جاده را می شمارم .

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 57 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:41

می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم

عزیز لحظه های تنهایی منی

من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
یادت باشد
من اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار امدن تو
خط های سفید جاده را می شمارم .

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 66 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:41

بلاگفا یه جوری شده اصلا فضاش رو دوست ندارم  صبح بالاخره عزمم رو جزم کردم که برم کوه خیلی هوا خوب و لطیف بود . یه شهر جلوم بود که بیشتر مردمش خواب بودن .کلی نقطه های ریز دور و نزدیک که جابجا میشدن .  واسه خدا جالبه از اون بالا این همه نقطه ریز نگاه می پیاده روی اربعین...ادامه مطلب
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 72 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:41

خونواده رفتن مهمونی خونه خواستگار خواهرم . منم موندم خونه !

محرم امسال که خونه بودیم . کسل کننده ترین روز سال هم که عاشورا بود. 

کلاس خیاطی میرم خیلی خوبه . کلی لذت میبرم ازش . تازه دارم میفهم چه لذتی داره کار با پارچه . امروز یه مانتو تموم کردم . مدل فرشته است . خیلی خوشگل شده .دلم میخواد  از اون پیراهن گلگلی های خوب بدوزم 

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 66 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:41

امروز یه رب به ۶ کوه بودیم قرار بود یه مراسم تقدیر از کوهنوردا انجام بدن . الان پناهگاهم و مراسم درحال اجراس . خیلی ها ماسک نزدن و فاصله رو رعایت نمیکنن. امروز قصد نداشتم بیام ولی بخاطر مریم اومدم . نمیدونم چه مرگمه ! با اینکه هوا خوبه ولی سردمه

اومدم تو افتاب نشستم . کی تموم میشه این مراسم .!

دلم میخواد تنها برگردم ! خیلی حرفا رو اینجا نمیتونم بزنم . راحت نیستم 

دوست ندارم توجهش به اون باشه . دوست ندارم دوتاشون رو ببینم . اصلا حواسش ب من نیست !!!!!!!

خلایق هرچه لایق !!!!!

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 68 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:41

می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم

عزیز لحظه های تنهایی منی

من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
یادت باشد
من اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار امدن تو
خط های سفید جاده را می شمارم .

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 63 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:41

این روزا حرف همه شده گرونی و کرونا . تا ده روز دیگه شهرمون تعطیله ! مغازه ها و پاساژا بستن . سفره مردم کوچیکتر شده خریدا کمتره . همه دارن سعی میکنن تو مخارج زندگیشون بدقت مدیریت کنن. 

دیگه خبر از شادی و عروسی نیست . خبر از تولد و کادو نیست . خبر از مهمونی و دورهمی نیست . هرکی جدا شده از بقیه . چقدر دلم برای اون روزای بی کرونا تنگ شده . اون روزا که بی دغدغه بیرون می رفتیم خوراکی میخوردیم هرچی دوست داشتیم میخریدیم.  خدایا اون روزا رو دوباره بهمون برگردون 

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 75 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:41

الان ده و نیمه 

امروز نتونستم خیلی بخونم.وقتی کم میخونم دپرس میشم. از مشاورم بیشتر میترسم. 

نمیدونم چرا دلم گرفته . انگار یه بغضی تو گلومه ک دنبال بهونه است

کاش یه کم همتم بیشتر میشد. تنبل شدم .چندروزه نرفتم کتابخونه.

چیکار کنم حال دلم خوب شه ..

هیچی بهم ارامش نمیده.

گاهی از استرس میخوابم. خوبه برم همینکارو بکنم.  

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 127 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 23:59

الان ک داشتم شام میخوردم فیلم یوسف گذاشته بود . یه جایی کاهنان معبد اعتراف میکنن ک غافل شدن از مردم و مشکلاتشان . درست عین جامعه الان . یاد کتاب قلعه حیوانات افتادم . اولین باری که خوندمش فکر کردم بخاطر انقلاب ایران تالیف شده و هدفش سیاسیه بعدش ک متوجه شدم کلی قبلتر از انقلاب نوشته شده خیلی برام جالبتر شد.  پیشنهاد میکنم بخونیدش. انگار جامعه ایران و تو غالب داستان گفته  یه پیجی رو تو اینستا باهاش اشنا شدم شاید دیده باشید. @apnaida یه زن و شوهر مهربونن ک میرن مناطق محروم و بهشون کمک میکنن و درد اونا رو ب گوش بقیه هموطنا میرسونن. هیچ امیدی ب دولت نیست خودمون باید ب فکر خودمون باشیم  ذهنم مشوش بود گفتم بنویسم .هرچند تو متن بالا هم از هم گسیختگیش معلومه .ولی بهتر از هیچیه.دلم خالی تر شد . اصلا نیام وبلاگ دلم تنگ میشه .واسه خودمو حرفام واسه مخاطبای اندکم. خوبیه این فضا اینه ک حس میکنم امنیتش از دوست برام بیشتره .یه دوره ای بلاگفا خیلی تو بورس بود.الان اینستا هستش. ولی من بلاگفارو دوسش دارم . خیلی ب حرفام گوش داده و ارومم کرده پیاده روی اربعین...ادامه مطلب
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovebahmanzahra بازدید : 137 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 23:59